وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران
وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران

مربیان آزادگرا و مربیان تمامیت خواه

دسته ای از مربی ها مثل پپ گواردیولا از بازیکنان فرامین و وظایف تعیین شده می خواهند، در این بین خود پپ به اصطلاح گیر ترین مورد است که نقطه به نقطه ی زمین را دسته بندی می کند و به بازیکنان می گوید در مناطق الف فقط حق داری پاس بدهی، در نقطه ب اگر یک نفر در مقابل بود می توانی دریبل بزنی و اگر دو نفر بود باید پاس بدهی، در نقطه جیم مطلقا حق نداری حتی سرتوپ بزنی و باید فقط پاس تک ضرب بدهی و قس علی هذا.  

آن محدودیتی که ریبری می گفت همین موارد است. البته دست بازیکنان جلویی مثل روبری هنوز باز است، بازیکن های دفاعی حتی حق گام برداشتن با توپ در هیچ نقطه ای از زمین را ندارند و فقط پاس تک ضرب. حتما می دانید که حق پاس بلند هم نداشتند، از همان جلوی دروازه پاس کوتاه.

مربی هایی مثل ونگر و کلوپ هم از این دسته اند اما کمی ملایم تر و دست بازیکن را بیشتر باز می گذارند. اگر به بازی تیم های کلوپ دقت کنید نفرات چشم بسته یکدیگر را پیدا می کنند و بدون نگاه کردن می دانند که الان باید به کجا پاس بدهند. اما آزادی فردی این است که دورتموند 2012 و 2013 مدافعینش هم به راحتی یک در برابر یک را دریبل می زدند، گویی 10 بازیکن دریبلزن در زمین بود.

اما دسته دوم مثل یوپ و کارلو، دست بازیکن را کاملا باز می گذارند، این سبک مناسب بازیکن هایی است که توانایی فردی کار با توپ دارند و به اصطلاح بیشتر از یک سرباز هستند. می بینیم که آلابا دوباره دارد به روزهای اوج باز می گردد و آن گونه توپ را از روی خط دروازه باز می گرداند. سبک قبلی اما بازیکن را تبدیل به یک سرباز می کند و باعث می شود کار فردی با توپ کم کم از یاد بازیکن برود. همین آلابا قطعا مورد رضایت 100% پپ بود چون چیزی که از او خواسته می شد یعنی همان پاس تک ضرب را به خوبی اجرا می کرد اما چیزی که ما از آلابا انتظار داریم یعنی کار بیشتر با توپ و دریبل زدن را ظاهرا یادش رفته.

این وسط اما وضعیت کارلو خیلی خنده دار شده بود. او می خواست دست نفرات را باز بگذارد ولی اکثرا آنن توانایی سابق را نداشتند، می بینیم که حتی از طراحی ضد حمله هم نمی توانند برآیند زیرا ضد حمله هم تماما یک کار فردی است و نیاز به بازیکن پا به توپ دارد. کارلو تنها راه بقا را همین دید که تمرینات را سبک برگزار کند تا امثال روبن مصدوم نشوند که با 11 سرباز نمی شد برابر تیم هایی که حداقل چند اسب و فیل و وزیر و رخ دارند جنگید.

البته آنجلوتی و بازیکنان شاکی مانند ریبری که از محدودیت های پپ و تبدیل بازیکنان به سرباز شاکی بودند، شانس آوردند که بایرن نیمار را نخرید ! اصل نقشه پپ در ابتدا این بود که 10 سرباز بفرستد به میدا با یک وزیر. بایرن آن وزیر را نخرید و پپ مجبور شد به همان روبری اکتفا کند و دست آن ها را باز تر بگذارد، اگر نیمار آمده بود ریبری از دست پپ دیوانه می شد !

واضح ترین راه شناخت این دو دسته مربی رفتار آن ها کنار زمین است، پپ و کلوپ دائم ایستاده و مشغول به داد زدن بر سر نفرات، یوپ اما در تمام 90 دقیقه می نشیند، کارلو 90 دقیقه می ایستد اما اصلا چیزی به بازیکن نمی گوید.

اما جمع بندی این بحث در آینده بایرن بیشترین نقش را خواهد داشت، یوپ آزادی می دهد، بعد از او پپ می آید و محدود می کند و فصل اول به بدترین شکل به پایان می رسد، بعد از یوپ اگر مثلا کارو آمده بود، همان تیم 2013 را حداقل 3 بار دیگر تا فینال اروپا می برد. یا بعد از پپ هم اگر مثلا توخل آمده بود، فصل قبل با ادامه ی راه پپ بایرن را حداقل تا فینال اروپا می برد. اکنون بعد از یوپ و کارلو یعنی دو مربی آزادگرا، اگر بروی یک مربی مانند توخل بیاوری بازهم فصل اول نتایج فاجعه بار خواهد بود اما اگر فردی مدل کارلو بیاید، با اندکی تغییر روند فعلی یوپ را از همان روز اول ادامه خواهد داد. این یکی در میان کردن بیشترین آسیب را به تیم زده.

منبع

نظرات 2 + ارسال نظر
البر جمعه 1 دی 1396 ساعت 15:55

سلام و درود.کجا هاینکس میشینی خیلی وقتا کنار زمین.نمیدونم ولی من اصلا حال نکردم با این مقاله به نظرم خیلی جای تفکر و اصلاح داره.البته نظر من.با تمام احترام به نویسندش

عشق فقط بایرن جمعه 1 دی 1396 ساعت 16:23

چیزی که واقعا ادمو از سبک پپ خسته میکرد، پاس دادن های بیش از حد بود
و کم شدن خلاقیت فردی
که الان خلاقیت فردی یه مقدار بیشتر شده و دیدن بازی رو جذاب تره کرده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد